انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)
انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)

1403/10/02

شما هیچوقت نمی‌توانید میمونی را قانع کنید که در مقابل وعده بی شمار موز در بهشت میمون ها پس از مرگ ، به شما یک موز بدهد . اما چرا این مهم است ؟

بالاخره قوه خیال میتواند به گونه ای خطرناک گمراه کننده یا مایه حواس پرتی باشد . به نظر می‌رسد امکان بقای کسانی که برای یافتن جن و پری یا اسب دریایی یا اسب تک شاخ به جنگل میروند کمتر از کسانی است که به دنبال قارچ و گوزن هستند . و اگر به جای نان در آوردن و جنگیدن و عشق بازی ساعت ها به  درگاه ارواح نگهبان دعا کنیم که وجود ندارند ، آیا وقت خود را بیهوده تلف نکرده ایم ؟

اما قوه خیال نه تنها مارا قادر ساخته است تا چیز های مختلف را تصور کنیم ، بلکه این توانایی را به ما داده است که این کار را به صورت جمعی انجام دهیم . ما میتوانیم داستان های مشترکی مثل داستان آفرینش ، افسانه های مربوط به عصر رویایی بومیان استرالیا یا افسانه های ملی گرایانه دولت های مدرن سر هم کنیم .

این افسانه ها به انسان خردمند این توانایی های بی نظیر را میدهد که در گروه های بزرگ به شکل انعطاف پذیر با هم همکاری کنند .

مورچه ها و زنبور ها هم می‌توانند در گروه های بسیار بزرگ با هم همکاری کنند ، اما آنها این کار را به شکلی بسیار انعطاف پذیر و صرفا با نزدیکان خود انجام میدهند . 

گرگ ها یا شامپانزه ها بسیار انعطاف پذیر تر از مورچه ها با هم همکاری می‌کنند ، اما فقط می‌توانند این کار را با تعداد محدودی از همنوعانشان انجام دهند که از نزدیک میشناسند .

انسان خردمند میتواند به گونه ای بسیار انعطاف پذیر با بیشمار آدم غریبه و ناشناس همکاری کند . 

به همین دلیل است که انسان خردمند بر جهان حکومت میکند ، اما مورچه ها از بقایای غذای ما تغذیه میکنند و شامپانزه ها در باغ وحش ها و آزمایشگاه های تحقیقاتی محبوس اند .


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد