ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
سلام
خوبین شکر
رفتیم شهرستان دو روز که میشه سه شب و دو روز
خوب بود بد نبود سرما خورده بودم روز اول روزای بعد بهتر شدم و الان هنوزم یکم سرما خوردم
خستمه حال زندگیو ندارم و حرفای همیشه شرح حالمه
فسا با یه دخی رفیق شدم که الان بهم زدیم ازون دخیا بودا اوف سه تا شارژ هزاری واسش خریدم و یکم اذیت کردم و الان دگ فعلا کاریش ندارم
جمعه بیرون بودیم با بابابزرگم رفتیم نماز خونه ی شارک نماز بخونیم نماز خوندم ایستادم تا ایشونم تموم شن با هم بریم دیدم تو تشهد و سلام گریه اش گرفت خیلی متاثر شدم خیلی واسم جالب بود
من کجا و اون کجا دمش گرم
هنوزم دارم میرم پایین هیچ روزنه ای از بالا رفتن نیست راضی ام خوشحالم که پایین میرم لازمه
امروز اصلا روز خوبی نبود به هیچ وجه *_*
با پسر خالم کلی بازی کردم خیلی حال داد کوچیکه 4 سالشه گمونم اینقد اذیت کرد که کلافه شدم ولی خیلی دوسش دارم تنها کسی که بی کلک دوسم داره همونه همینم منو راضی میکنه
روز خوش