انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)
انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)

دوشنبه 6 آبان ماه 1392

بسم الله الرحمن الرحیم



سلام آبان ماه بر شما خوش انشاالله

خوبین؟ نه واقعا خوبین؟خخخخ

امروز ششم ابان هست 8 ام ابان نتم قط میشه و میرم پی زندگیم


نت چیز خوبی نبود واسم ینی در کل چیز خوبیه ها ولی جنبه لازم داره ک متاسفانه من کمبودشو دارم


یک ماه بود هیچی ننوشتم و اینم گمونم پست اخر باشه

شاید روز اخر وبمو حذفیدم و رفتم


این یک ماه ک اصلا ماه خوبی نبود همش کارای بد بد خخخخخخ

دیروزم تصادف کردم و 30 تومن خرج ماشینمون رو دادم و کلاس رانندگی رفتم و اخر شب هم بدن سازی


رفتم بدن سازی هر حرکتی ک میزدم یه نگاهی به خودم مینداختم ببینم تغییری تو هیکلم ایجاد شده خخخخ خو مثه نی قیلون میمونم خخخ


دیگه اینکه خیلی اعصاب خردی کشیدم یه چن روز باغ بابام بودم دو روز اول ک با رفیقم بودم خوب بود بعدش خیلی خوب نبود


خلاصه زندگی میگذره


امروزم تا ساعت 11 و نیم خوابیدم حسابی اروم شدم

بازم میام اگ دنیا بود بر وفق مراد ...


روز خوش خدایتان نگهدارتان باد


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد