انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)
انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)

دستگیری

12.jpg


دست گیری...آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران
می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده
ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد
شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می
گیری ، می خواهم بدانم،دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا
برای خوشبختی خودت دعا کنی؟
بسوی کدام قبله نماز می گزاری که دیگران نگزارده اند؟
طریقت بجز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست

نظرات 1 + ارسال نظر
روستا زاده 1394/08/14 ساعت 13:38

قدر بد


خوبه آدم به اندازه ی توانش به دیگران کمک کنه...

من باشم که عذاب وجدان راحتم نمیذاره

مثل الان هی میگه پاشو بیا برو درستو بخون چقد اینجایی آخه
منم حاضر جواب میگم:
بابا ولم کن دیروز کلا و صب تاحالا درس خوندم بسه...

کلا کمر به قتل من بسته
خخخخخ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد