از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)
از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)

1403/05/10

سلام چطورید ؟
شکر بدک نیستم
دیشب خواب یه نفرو‌ دیدم ک ولم کرد و رفت و شوهر کرد :)
خواب دیدم تو پاکستان زن یه پاکستانی شده و تو کوچه داشت کشون کشون ایشونو میکشوند دنبال خودش ک دیدنش حتی توی خواب هم برام اصن خوب نبود و صبح با احساس خیلی بد بیدار شدم
نمیدونم چرا باید اصن چنین خوابی ببینم
امیدوارم هرجا هست حالش خوب باشه
حتما همینطوره شخصی ک من میشناسم ادمی مستقل قوی و با اراده بود ک زیر یوغ و ستم هیچکسی نمی‌رفت
الان هم صد در صد همینگونه است
احتمالا بعد از گذشت چهار سال از ازدواجش بچه داره و زندگیش خیلی خوب میگذره
خلاصه کمی دلواپس شدم ولی امیدوارم همه چی خوب باشه
در دسترس نیست ک بخوام حالی بپرسم ولی امیدوارم الله نگهدارش باشه

خودمم بد نیستم افتادم تو این رباتا و اپ های تلگرامی بعدش هم گیم بعدشم فیلم بعدشم قلیون بعدشم خواب
سردرد صبح هم شروع شد بسلامتی ، غر زدنا و امر و نهی کردنا
هه چرخه ی زندگی من همینطور باطل و بیهوده گذشت ولی خوبه ک میگذره این موهبت بزرگیه
کاش همه چی تموم شه...

I am still tired and disappointed with everything and everyone

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد