از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)
از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)

1403/06/13

خداوندا شبم را روز گردان

چو روزم بر جهان پیروز گردان

شبی دارم سیاه از صبح نومید

درین شب رو سپیدم کن چو خورشید

غمی دارم هلاک شیر مردان

برین غم چون نشاطم چیر گردان

ندارم طاقت این کوره تنگ

خلاصی ده مرا چون لعل ازین سنگ

نظامی


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد