انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)
انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)

هیتلر

هیتلر هم سن و سال من بود؛ فرماندۀ ارتش بود!

اونوقت من با خودم میگم ...

کاش بند نافم رو قطع نمیکردن، حال ندارم غذا بخورم


  

نظرات 2 + ارسال نظر
روستا زاده 1394/08/13 ساعت 02:21

چی بگم آخه؟؟؟

بگو بعضی ها اراده دار به دنیا میان بعضیا هم مث من هیچی نمیشن

روستا زاده 1394/08/13 ساعت 23:31

نومیگم

امروز رفتم کلاس یارو استاده میگفت بسیاری از آدما خودشونو هیچی نمیدونن فکر میکنن بی ارزشن حتی درس نمیخونن
ولی فقط یه تلنگر کوچیک کافیه تا یهو به خودشون بیان و پیشرفت کنن و آدم دیگه ای بشن برا خودشون...

منظورش به اونایی که درسشون به زور کتک کاری خوبه مثه من
و
اونایی که درسشون اصلا خوب نیس کسی هم کاریشون نداره مثه تو
خخخخخخخخخخ

بنده هم تصمیم گرفتم درس نخوندم برم دنبال کار و زندگیم!!!


گاهی اوقات هم نباید منتظر تلنگر باشی پاشو خودت به وجودش بیار...!!!

باشه پا شدم خخخخخخخخخ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد