از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)
از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)

افتادن....

تو به افتادن من در خیابان خندیدی

 ومن همه ی حواسم به چشمان مردم شهربود

که

 عاشق خنده ات نشوند!!

نظرات 2 + ارسال نظر
روستا زاده چهارشنبه 13 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 02:27 ق.ظ

هعی چی بگم؟

بگو هعی خدا یا میتانی بگی خدایا خودت کمک کن

روستا زاده پنج‌شنبه 14 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 10:29 ب.ظ

خدایا خودت کمکش کن...

کمک میکنه نترس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد