انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)
انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

انگشتان لک شده به جنون ... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)

دوست داشتن..

زبان ،زمان ، راه ،دلیل ، نشانه نمیخواد..

دوست داشتن ..

دل میخواد و یک من میخواد و یک تو.. ..

یعنی میشه..

همین لحظه از راه برسی و جوری مرا در آغوش بگیری

که حتی عقربه ها  هم جرآت نکنند..

از این لحظه عبور کنن.. ؟؟!!

و تو جاده ای که انتهاش معلوم نیست..

پیاده و سواره بودنت فرقی نمیکنه..

اما اگه همراهی داشته باشی که تنهات نزاره..

بی انتها بودنه جاده ، برات آرزو میشه..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد