از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)
از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)

عکس تو.....

دیدن عکست تمام سهم من است

از " تـــو "

ان را هم جیره بندی کرده ام

تا مبادا

توقعش زیاد شود

دِل اســت دیـــگر ...

ممکن است فردا خودت را از من بخواهد ....

پابرهنه...

اینجــا صـدای پـا زیــاد می شنــوم...!


امــا هیچکــدام تــو نیستــی ...!


دلــــــم ؛ خـوش کرده خــودش را بــه ایـن فکــر ؛


که شایــد ؛ پابرهنه بیایی ...

سلامتی؟!

 

هنوز هم صدقه هایم به نیت سلامتی توست...

هی....

معشوقه ی من.....

سلامتی...؟!

افتادن....

تو به افتادن من در خیابان خندیدی

 ومن همه ی حواسم به چشمان مردم شهربود

که

 عاشق خنده ات نشوند!!

دو راهی....



سخت ترین  دو راهی عشق دو راهی بین فراموش کردن وانتظار  است 


گاهی کامل فراموش میکنی


وبعد میبینی که باید منتظر می ماندی


وگاهی آنقدر منتظر می مانی


که میفهمی زودتر از این ها باید فراموش میکردی

زندگی...

زندگی هیچ وقت اندازه ی تنم نشد


 حتی وقتی که خودم برای خودم بریدم و دوختم

چرا؟؟؟

 

کاش میشد یک لحظه جایمان را عوض کنیم

 شاید تو میفهمیدی چقدر بی انصافی

 ومن میفهمیدم چرا؟؟؟

خسته ام...

خسته ام!

 همه میگویند: مگر کوه کنده ایی؟

 کسی نمیداند که دل کنده ام