از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)
از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)

سخـــــن دلــــــــــــــ ♠



خدایا جهان پادشاهی تو راست

ز ما خدمت آید خدائی تو راست

پناه بلندی و پستی توئی

همه نیستند آنچه هستی توئی




سلام خدمت دوستان گرامی مهران هستم از شیراز ممنون به وبم سر زدین نظر یادتون نره ممنون





خداوندا در توفیق بگشای

نظامی را ره تحقیق بنمای


دلی ده کو یقینت را بشاید

زبانی کافرینت را سراید


مده ناخوب را بر خاطرم راه

بدار از ناپسندم دست کوتاه


درونم را به نور خود برافروز

زبانم را ثنای خود در آموز


به داودی دلم را تازه گردان

زبورم را بلند آوازه گردان


عروسی را که پروردم به جانش

مبارک روی گردان در جهانش


چنان کز خواندنش فرخ شود رای

ز مشک افشاندش خلخ شود جای


سوادش دیده را پر نور دارد

سماعش مغز را معمور دارد


مفرح نامهٔ دلهاش خوانند

کلید بند مشکل هاش دانند


معانی را بدو ده سربلندی

سعادت را بدو کن نقش‌بندی


به چشم شاه شیرین کن جمالش

که خود بر نام شیرینست فالش


نسیمی از عنایت یار او کن

ز فیضت قطره‌ای در کار او کن


چو فیاض عنایت کرد یاری

بیارای کان معنی تا چه داری



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد