از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)
از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)

1401/07/07

آقای آفتاب


آقای آفتاب (انگلیسی: Mr. Sunshine) یک مجموعهٔ تلویزیونی ساخت کرهٔ جنوبی در سال ۲۰۱۸ است که توسط کیم اون-سوک نوشته شده و کارگردانی آن را لی یونگ-بوک بر عهده داشته است، در این مجموعهٔ لی بیونگ-هان، کیم تائه-ری، یو یئون-سئوک، کیم مین-جونگ و بیون یو-هان ایفای نقش کرده‌اند.[۴][۵] سریال در هان‌سئونگ (سئول امروزی) در اواخر قرن ۱۹ اتفاق می‌افتد و بر فعالانی که برای استقلال کره می‌جنگند تمرکز دارد.[۶][۷] این سریال از ۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۸ شنبه‌ها و یکشنبه‌ها از تی‌وی‌اِن پخش می‌شد و در ۳۹ سپتامبر ۲۰۱۸ به پایان رسید. این سریال برای اولین بار در سطح بین‌المللی از طریق نتفلیکس پخش شد.[۸]

این سریال ششمین درام با بالاترین امتیاز در تاریخ تلویزیون کابلی کرهٔ است که قسمت آخر آن به ۱۸/۱۲۹ درصد رسید و میانگین امتیاز ۱۲/۹۵۵ درصد را به دست آورد که دومین میانگین امتیازی است که تا به حال برای تلویزیون کابلی ثبت شده است.[۹]

این سریال به دلیل فیلمبرداری و داستان سرایی خوب مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، اما همچنین به دلیل نمایش نادرست حقایق تاریخی مورد انتقاد قرار گرفت، حتی برخی آن را به "حامی ژاپن" بودن متهم کردند.[۱۰]

خلاصهٔ داستان

در سال ۱۸۷۱ که کشتی‌های ایالات متحدهٔ آمریکا به خاک چوسان حمله می‌کنند، کودک برده‌ای به نام یوجین به کمک مردی به نام جوزف سوار بر یکی از این کشتی‌ها به آمریکا فرار می‌کند و سال‌ها بعد به عنوان یک تفنگدار نیروی دریایی ایالات متحدهٔ، دستور دارد تا برای مأموریتی به چوسان برگردد. اما او از وطن خود بخاطر مرگ پدر و مادرش کینه به دل دارد و چوسان نیز در نزدیکیِ دوران ۴۵ سالهٔ استعمار توسط ژاپن قرار دارد. اما یوجین با دختری اشراف‌زاده به نام گو ئه‌شین آشنا می‌شود که او نیز ماموریت‌هایی مشابهٔ یوجین دارد. یوجین کم‌کم به او علاقه‌مند شده و حال باید بین عشق به ئه‌شین و نفرت از چوسان، یکی را انتخاب کند.

بازیگران

اصلی

  • لی بیونگ-هان در نقش یوجین چوی/ چوی یوجین[۱۱][۱۲]
    • کیم کانگ-هون در نقش کودکی یوجین چوی/ چوی یوجین[۱۳]
    • جئون جین-سئو [ko] در نقش یوجین چوی جوان/ چوی یوجین جوان [۱۴]
      • یوجین چوی به عنوان برده کیم پان-سئو، پدربزرگ پدری کیم هوی سونگ به دنیا آمد. یوجین پس از مشاهده قتل پدر و مادرش به دست اربابشان، موفق به فرار به ایالات متحدهٔ شد و برای غلبه بر تبعیض نژادی و آمریکایی شدن، به تفنگداران دریایی پیوست و در جنگ آمریکا و اسپانیا شرکت کرد. بعداً، یوجین برای انجام یک مأموریت به چوسان باز می‌گردد و عاشق گو ئه‌شین، زن نجیب‌زاده‌ای می‌شود که مخفیانهٔ جز بخشی از ارتش درستکاران است که با اشغالگران ژاپنی می‌جنگند. یوجین باید بین کمک به آئه‌شین در مبارزه‌اش و حفظ موقعیت بی‌طرف خود به عنوان کاپیتان در سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحدهٔ یکی را انتخاب کند.
  • کیم تائه-ری در نقش گو ئه‌شین[۱۵]
    • هو جونگ-اون در نقش کودکی گو ئه‌شین[۱۶]
      • نجیب‌زادهٔ چوسانی که والدینش را در کودکی از دست داد. مادر و پدر آئه‌شین از جنبش استقلالی‌ها بودند و هر دو در ژاپن به دلیل خیانت همکارشان کشته شدند. او توسط پدربزرگ پدری‌اش، گو سا-هونگ، بزرگ می‌شود که به آئه‌شین کمک می‌کند زیر نظر جانگ سونگ-گو به‌عنوان یک تک‌تیرانداز آموزش ببیند و بخشی از ارتش درستکاران شود. او با یوجین چوی، که شبیه افراد اهل چوسان است، اما ادعا می‌کند که آمریکایی است، ملاقات می‌کند و عاشق او می‌شود.
  • یو یئون-سئوک در نقش گو دونگ-مای/ ایشیدا شو[۱۷]
    • چوی مین-یونگ [ko] در نقش گو دونگ-مای جوان
      • پسر قصابی که به ژاپن می‌گریزد با مرگ والدینش و تبدیل شدن به یک سامورایی، عضو انجمن موسین می‌شود که بخشی از یک گروه یاکوزا است. دونگ مای با ماموریت عذاب دادن مردم و کمک به ارتش ژاپن برای انتقام گرفتن از کشور به چوسان باز می‌گردد. او معتقد است که این سیستم طبقهٔ اجتماعی ناعادلانه چوسان است که پدر و مادرش را کشته است. در نوجوانی، دونگ مای با گو ئه‌شین آشنا شد که با مخفی کردن او در اتاقک خود، جان او را نجات داد.
  • کیم مین-جونگ در نقش لی یانگ هوا/ کودو هینا[۱۸]
      • یک بیوه بانفوذ که هتلی را در چوسان اداره می‌کند. او توسط پدرش، لی وان-ییک، با یک مرد پیر و ثروتمند ژاپنی ازدواج کرد. پس از مرگ مرموز همسرش، او "هتل گلوری" را به ارث برد و به تنهایی آن را با موفقیت اداره کرد. هینا از ظلم و ستم‌ها و خیانت‌های پدرش به شدت شرمنده است و برای یافتن مادرش به لی جونگ-مون در مبارزه با دولت ژاپن و مقامات طرفدار ژاپن کمک می‌کند.
  • بیون یو-هان در نقش کیم هوی-سونگ[۱۹]
      • یک نجیب زادهٔ چوسانی که از نظر مالکیت زمین بعد از امپراتور ثروتمندترین خانوادهٔ کشور محسوب می‌شوند. هوی سونگ از نظر عاطفی از گذشته پدربزرگش عذاب می‌کشد و بیش از یک دههٔ در ژاپن زندگی می‌کند تا از ازدواج با زنی که پدربزرگش برای او انتخاب کرده اجتناب کند. با این حال، هنگامی که او به چوسان بر می‌گردد، متوجه می‌شود که نامزدش گو ئه‌شین است و عاشق او می‌شود، اما متوجه می‌شود که در قلب ئه‌شین جایی برای او باقی نمانده است. برخلاف پدر و پدربزرگش، هوی سونگ از طریق راه‌های مختلف به ارتش درستکاران کمک می‌کند تا خود را از احساس گناه رها کند.
    S
    • SAD ENDING...

سلام

سریال خیلی تراژدی و غم  انگیز بود خیلی حس بدی میگیری بعد دیدنش از غمی که درونش هست

ولی واقعا ارزش دیدنش رو داشت


روز کورش بزرگ هم گرامی باد