از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)
از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)

کتاب اس ام اس

برای دریافت ب لینک زیر بروید


کلیک کنید

تست آی کیو

برای دانلود ب لینک زیر بروید


کلیک کنید

جمعه 14 ام تیر ماه 1392

بسمه تعالی


سلام وقت خوش خستمه خیلی شدید چیزی ازم نمنده حس و حال زندگیه لعنتی رو ندارم

همش خود خواهی همش تکرار روز قبل واقعا حسرت میخورم

چرا باید اینجوری باشم صبح ساعت 11 بیدار شم بیام پای نت بعدشم یه دست بازی کنم شبم کپ مرگمو بزارم این نشد زندگی هیچ جاش زیبا نیست هیچ چیزی منو لذت نمیده خوشحالی برام نمونده هووووف حرفامم حرفای تکراری و چرت و پرت اصن نمیدونم باید چیکار کنم از بس سختی کشیدم پوسیدم تباه شدم از بین رفتم چیزی ازم نمونده جز یه تن سوخته که همه جاش درب و داغونه تنها لذتم باشگام بود اما همونم دیگه ندارم سلامتیم هم از بین رفته نه اخلاق درستی نه کار نیکی همش شده گناه و جنگ و دعوا

دعوا با این با اون با هر کسی که اذیتم کنه

انگاری میخوام کمبودای خودمو با کم کردن دیگران کامل کنم واقعا خستم الان ک پای سیستمم نفس کشیدنم هم سخت شده چیزی برام نمونده جز گذران وقت امید به یه روز خیالی یه روز که شاید شاد باشم شاید بتونم از ته دلم بخندم و اونوقت کسی ناراحت نباشه از بس دیگران واسم مهم شدن خودمو فراموش کردم حرف دیگران کار دیگران واسم همه چیز شده هیچ وقت دوس ندارم از خودم تعریف کنم ولی ایندفه رو ببخشید بزارین حرف دلمو بزنم همیشه سعی کردم من زجرارو بکشم تا بقیه سعی کردم من خوبی کنم تا بقیه یاد بگیرن ولی میدونم سطح فکریم از خیلیا بالاتره اخلاق انسانیم از خیلی از ادما بالاتره واسه همینه که وجود دیگران عذابم میده نمیتونم بی مبالاتیاشونو تحمل کنم حماقتشون منو عذاب میده از کوره در میرم اما کمبودایی که دارمو هم قبول دارم یه ادم پست و حیوان صفت سر بسته میگم حیوان خواب و شهوت و غذا واسش مهمه منم همینا واسم مهمه مخصوصا شهوت واسه همینم اینجور نابودم

اخلاق و ذاتم همینه یا خوبه خوبم یا اگ بد هستم بدترین بدها میشم من شعارم اینه

باید بهترین باشم

اگ بد باشم از خودم بدتر وجود نداره اگ خوب باشم از خودم خوب تر نمیبینی الان بین خوب و بدی سر در گمم نمیدونم کدوم طرف باید برم ینی میدونم راه درست راه نیکیه ولی نمیتونم بهش عمل کنم وقتی سختیاشو میبینم میگم بزا مثه همه ادما بی تفاوت باشم بزا گناه کنم بزا هر چی دلم میگه بکنم نه اونی که عقلم میگه

وقتی یه کوشه داری میمیری هیچ کس بهت نمیگه بیا کمکت کنم تا کمر خمیده ات راست شه چون دردسر نمیخوان ولی وقتی شادی و وضعت توپه همه همه جوره خاطر خواتن ولی خیلی زجر اوره که علمت تو ذهنت باشه ولی دستات خالی باشه

این زمونه همه دست ادمو نیگاه میکنن نه فکرتو البته اینم هست هرچی فکر کنی دسترنجت میشه دسترنج منم چیزی جز ادعا و غرور نیست شدم یه ادم پوچ یه ادمی که فک میکنه خیلی نابغه اس ولی نادون ترین ادماس کسی که هیچی از زندگی نمیدونه داره از زندگیه دیگران تقلید میکنه

ولی ای خدا میدونم حاضر و ناظری دلم مهربونه ادم کثیفی هستم بخدا قبول دارم مشکل منم همینه من مشکلمو قبول دارم اما به بزرگی و جلالت قسم سعی کردم حرفت واسم مهم باشه اگ نشده تو ببخش میدونم همش من تقاضای بخشش ازت رو دارم و هیچ کاری واست نکردم اما اون دنیا رو سیاهم نکن

اللهم صل علی محمد و آل محمد


شبتون خوش از دوستایی هم که منو میشناسن میان سر میزنن و میخونن عذر میخوام هر ادمی یه سری کمبود ها داره ولی من خیلی کمبود دارم شما ببخشید