از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)
از رنجی که می بریم... < سخن دل >

از رنجی که می بریم... < سخن دل >

تراوشات ذهن مریض من :)

1393/12/29

داشتم یه فیلم میدیدم

دیدم ک خوبی چقدر بی حد و مرزه و مرز خوبی تا بینهایت ادامه داره

افسوس خوردم به اینکه چقدر میشه خوب بود و من چقدر روحم کوچیکه که تا یه خوبی میکنم تو طبل و کرنا میکوبم واسه خودم متاسفم ک اینقدر کوچک نظر و عقب افتاده و پستم

کاش منم میتونستم بی منت ببخشم بی حد و حصر ببخشم و به چیزی ک بخشیدم فک نکنم کاش میشد چیزایی ک ازارم میدنو دور بریزمو اروم باشم کاش میشد درکم بیشتر باشه و همه رو بتونم درک کنمو باهاشون خوش رفتار باشم

واقعا ک ...


نظرات 3 + ارسال نظر
غریبه پنج‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 01:48 ق.ظ

سال نو مبارک

متشکرم

مهدی چهارشنبه 29 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 11:09 ق.ظ http://mehdi-ch.blogsky.com

منم تو فکر فرو بردید با این پستتون! چرا واقعاً ما اینطورییم
البته بنده خیلی خوبی میکنم ی خرده فقط به روی طرف مقابل میارم

اره همش دوس داریم خودمونو نشون بدیم شاید از کم ظرفیت بودنمونه شایدم از جنبه ی پایینمون باشه خخخ

فرشته شنبه 9 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 02:43 ب.ظ

کاش همه ی انسانها به این باور برسند.

اره کاش برسن واقعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد